نسخه چاپی
که اولین بار در دویانت آرت معرفی شد و بعد از راهیابی به ۴چن کاربرد اصلیاش را پیدا کرد و تبدیل شد به زبان مشترکی برای ترولورزان سراسر جهان.
توجه زیاد به این مفهوم در اینترنت از سال ۲۰۰۸ به بعد، باعث شد که استفاده از آن در خارج از اینترنت هم معمول شود. نیویورک تایمز ترول را به شکل «دستکاری تعادل روانی دیگران» معرفی کرده. در یک نمونه مشهور از ترولی که دنیای سایبر و دنیای واقعی را به هم پیوند میزد، یک نفر ترول گر شاغل در بخش مالی اخبار یاهو، بعد از دیدن بحثهای تجاری جاری در یک فروم اقتصادی در مورد یکی از شرکتهای مخابراتی کالیفرنیای آمریکا، خبری را روی یاهو فرستاد که نسخه دستکاری شده مطلبی از خبرگزاری اقتصادی بلومبرگ بود. بر اساس این خبر تحریف شده، یک شرکت قرار بود شرکت مخابراتی آمریکایی را بخرد و همین ترول باعث شد سهام شرکت آمریکایی ۳۱٪ بالا برود و بعد از افشای دروغ بودن خبر، شدیدتر از قبل سقوط کند. چیزی که در این میان به ترولگر رسید، خنده بیمارگونه بود از ناراحتی و اعصاب خوردی دیگران.
پیروزی یا عدم پیروزی ترول و از آن مهمتر ادامه فعالیت ترولگر در یک محیط
وابسته به رسیدن یا نرسیدن سوخت به ترول است. اگر آدمها کنترل احساساتشان
را از دست بدهند و درگیر جنگها، بحثها و اعصابخوردیهایی بشوند که ترول
را خوشحال میکند، ترول به کارش ادامه خواهد داد. این فهم و درک کاربران یک
جامعه است که باعث میشود کسانی که دنبال دعوا هستند در اینکار موفق شوند
یا نه. در صورت امکان فنی، دادن منفی به کامنتهای بیربط و بی محتوا یا
بیتوجهی به آنها میتواند ترولها را از کنترل احساسات شما ناامید کند.
نکته مهم این است که هر گونه بحث منطقی با ترول بینتیجه است چرا که ترول
فقط به دنبال ناراحت کردن شما است نه قانع کردن تان.
قانون چهاردهم اینترنت: با ترول ها بحث نکنید چون به معنی پیروزی آن ها است.