تجربه چهار دهه گذشته به من نشان داده که اصلاح فرآیندها به چند فاکتور نیاز دارد. سختکوشی و پرکاری در مسولان اجرای و قانونگذار، پاکدستی در جهت مبارزه جدی با فساد، دانش برای نیفتادن به دام تکرار اشتباهات و در نهایت صبوری برای رسیدن به نقطه مطلوب.
تجربه
چهار دهه گذشته به من نشان داده که اصلاح فرآیندها به چند فاکتور نیاز
دارد. سختکوشی و پرکاری در مسولان اجرای و قانونگذار، پاکدستی در جهت
مبارزه جدی با فساد، دانش برای نیفتادن به دام تکرار اشتباهات و در نهایت
صبوری برای رسیدن به نقطه مطلوب.
مسعود کرباسیان در صفحه شخصی اینستاگرام خود نوشت:
چند
روز پس از استیضاح فکر میکردم مشغلههای فراوان اداره وزارت اقتصاد برایم
تمام شده و احتمالا وقت بیشتری را صرف امور شخصی میکنم. اما عجیب است که
گرفتاری ذهنی دیگری پیدا کردهام و غریبتر اینکه تقریبا ساعات کاریم با
زمان حضور در وزارت اقتصاد برابری میکند.
این روزها بیشتر بین مردم
هستم و در دیدارهای کاری هم افرادی که حضور پیدا میکنند، راحتتر از
گذشته صحبت میکنند. از سر کنجکاوی و البته نگرانی با دقت بخش مهمی از
تحلیلها و یادداشتهای منتشر شده در رسانهها را میخوانم. فضای عمومی
جامعه یعنی درک مردم از وضعیت اقتصاد کلان کشور به شدت منفی شده و البته که
فشارهای اقتصادی شدیدی روی دوش طبقه متوسط و طبقه محروم وجود دارد.
نقطه
قابل تامل اینکه بحران جدی و بزرگ جامعه، فاصله طبقاتی است به طوری که در
رسانهها و حتی خیابان با دو نوع بحران مواجه ایم. یکی دلالت براین دارد که
مثلا فلان کالای اساسی مانند پوشک نوزاد نایاب است و دیگری نشان میدهد که
مدل گرانقیمت خودروی در خیابان ویراژ میدهد. به طور مشخص ما در دام روانی
تحریمها افتاده ایم. همانطور که نویسنده کتاب هنر تحریمها گفته بود،
مکانیزم تحریم را طوری برنامه ریزی کرده بودند که کالاهای لوکس بدون مشکل
به کشور سرازیر شود، ولی کالاهای عمومی به سختی تامین شود. یعنی حالا یک
شهروند عادی میبیند که در خیابان پورشه حضور دارد، ولی در فروشگاه پوشک
نوزاد نیست و این وضعیت ذهن او را آزار میدهد.
در ثانی به نظر میرسد
که هنوز مفهوم «جنگ اقتصادی» را درک نکرده ایم چراکه دقیقا در همین دوران
نهاد قانونگذار کشور روزهای تعطیلات را پشت سرمی گذارد و نمایندگان محترم
که دغدغه مردم و آینده اقتصاد کشور را دارند، فعلا در دسترس نیستند. از
طرفی دیگر چهرههای سیاسی به دلایل مختلف از جمله موضوعات جنحالی هر کدام
به شکلی برالتهاب مردم اضافه میکنند و تقریبا رسانهها مملو از این
انتقادات گاهی بیش از واقعیت تند شده است.
تجربه چهار دهه گذشته به من
نشان داده که اصلاح فرآیندها به چند فاکتور نیاز دارد. سختکوشی و پرکاری
در مسولان اجرای و قانونگذار، پاکدستی در جهت مبارزه جدی با فساد، دانش
برای نیفتادن به دام تکرار اشتباهات و در نهایت صبوری برای رسیدن به نقطه
مطلوب.
از همه مهمتر اینکه غم کشور باید در دل همه باشد. این نگرانی و
اضطراب از آینده است که موتور محرک برای مسولان میشود تا وقت استراحت را
کم و به زمان کاریشان اضافه کنند. در اقتصاد ایران بحرانهایی مانند آنچه
مقابلمان قرار دارد را بارها دیده ایم. در گذشته وحدت در تمام ارکان کشور و
وجدان کاری در میان مدیران موجب میشد تا از موانع عبور کنیم. اکنون هم
اگر این دو باشد، میتوان از نگرانیهای مردم کم کرد. این روزها برای
تعطیلات و معطلی مناسب نیست. اکنون زمان آن است که بیشتر و بیشتر کار کنیم،
نه اینکه افزونتر از گذشته به منتقدان وضعیتی تبدیل شویم که خود در
شکلگیری آن نقش داشتهایم.
منبع: اصلاحات نیوز