تحلیلگر «موقوفه کارنگی» در یادداشتی که برای «پولیتیکو» نوشته، با انتقاد از سیاست تهاجمی ترامپ علیه تهران، هشدار میدهد که ایران کره شمالی نیست.
صبا
ایران به نقل از پارسینه:
جنگ لفظی مقامات ایران و آمریکا به سوژه داغ رسانههای بین المللی و
شبکههای اجتماعی تبدیل شده است. پس از هشدار حسن روحانی به دونالد ترامپ
که «با دم شیر بازی نکن»، رئیس جمهور آمریکا در توییتر خود خطاب به روحانی
نوشت «هرگز آمریکا را تهدید نکن»، در غیر این صورت پیامدهایی خواهد داشت
که افراد کمی در طول تاریخ آن را تجربه کرده اند.
«جرت بلنک»، تحلیل گر
ارشد «موقوفه کارنگی برای صلح بین الملل» و هماهنگ کننده وزارت خارجه
آمریکا برای اجرای توافق هستهای ایران در دولت باراک اوباما از جمله
افرادی است که رویکرد ترامپ در قبال ایران را مورد انتقاد قرار داده است.
او در مطلبی که برای «
پولیتیکو»
نوشته، توییت حروف بزرگ ترامپ را مانند «کپی پِیست» از رویکردش به کره
شمالی میخواند که بر این محور است: تحریم کن، اظهارات غیرمسئولانه از حمله
اتمی را مطرح کن، سپس ببین چه پیش میآید.
بلنک با بیان این که
سیاست خارجی ترامپ در مقابل کره شمالی در تامین منافع آمریکا ناکام بوده
است، به دولت آمریکا گوشزد میکند حتی چنین سیاستی در مورد ایران جوابگو
نخواهد بود. او مینویسد:
هیچ «مذاکره بزرگی» میان
واشنگتن و تهران صورت نخواهد گرفت. نه تنها ترامپ به خاطر لغو فریبکارانه
توافق هستهای به عنوان یک مذاکره کننده غیرقابل اعتماد دیده میشود، بلکه
موشکهای بالستیک و گروههای نایب ایران در منطقه بنیان سیاست امنیت ملی
ایراناند در آموزههای جنگ ایران و عراق ریشه دارند. ترامپ نمیتواند این
مسائل را به راحتی با «هنر معامله» کنار بگذارد و رسیدن به ان نیازمند راه
حلهایی برای امنیت منطقه است که با توجه به تنشهای کنونی نامحتمل به نظر
میرسند.
او سپس به این موضوع
اشاره میکند که ترامپ حتی نمیتواند چیزی مانند نشست سنگاپور برگزار کند
که مانند یک درام تلویزیونی، بدون پرداختن ریشهای به مشکلات موجب کاهش
تنشها شود، چرا که دو مانع در این میان وجود دارند.
بلنک نخستین مانع را
ایران میداند و میگوید حتی اگر ترامپ توافق بهترینسبت به برجام ارائه
کند، مشخص نیست که ایران بتوند فضای سیاسی داخل را مدیریت کرده و آن را
بپذیرد. سیاست در ایران بسیار پیچیده و قطعا از کره شمالی عمومیتر است.
تهران و پیونگ یانگ برای کسب مشروعیت روی دشمنی با آمریکا تکیه کرده اند،
اما «کیم» میتواند به راحتی تبلیغات حکومتی را بدون ترس از مخالفتها
تغییر دهد، در حالی که رهبر ایران چنین سطحی از کنترل تمامیت خواهانه را در
اختیار ندارد. هرگونه تلاشی برای تغییر رابطه ایران با آمریکا با مخالفت
قوی و موثر مراکز قدرت مواجه میشود که از درگیریهای کنونی با «شیطان
بزرگ» بهره مند میشوند و کاری که ترامپ کرده باعش شده تا پذیرفتن یک توافق
با آمریکا خطر سیاسی بیشتری متوجه حاکمان ایران کند و با اتهام تسلیم در
برابر دشمن خونی رو به رو شوند.
دومین مانع به گفته بلنک
سیاست خود آمریکا است که سخاوت بیشتری نسبت به کره شمالی دارد تا ایران.
ترامپ بارها در مورد آنچه در نشست سنگاپور اتفاق افتاد و نتایج سیاسی
اندکی به همراه داشت دروغ گفته است. این که او گفته است «کره شمالی دیگر یک
تهدید هستهای نیست» گزافه است، اما حتی شخص او هم آزادی عمل مشاهبی
درباره ایارن ندارد. ژاپن و کره جنوبی مانند اسرائیل و عربستان نیستند که
در واشنگتن و دار و دسته ترامپ نفوذ دارند. اگر او در مورد امتیازات مذاکره
با ایران بزرگنمایی کند، از سوی همراهان داخلی و خارجی که نقش مهمی در
حمایت از او داشته اند مورد بازخواست قرار خواهد گرفت.
تحلیلگر «کارنگی» سپس این
پرسش را مطرح میکند که اگر جنگ لفظی ترامپ علیه ایران به سمت یک توافق یا
کاهش تنش پیش نرود، به کجا خواهد انجامید؟ پاسخ او انزوای آمریکا یا درگیر
شدن است.
او مینویسد: اگر اروپا و
دیگر اعضای باقی مانده در برجام بتوانند علیرغم تحریمهای آمریکا راهی
برای خرید نفت ایران و انجام تراکنشهای مالی پیدا کنند، واشنگتن خیلی ساده
نفوذ و اهرم فشار بیشتری را از دست خواهد داد. اگر اروپا و دیگر اعضا در
نجات برجام ناکام شوند، ایران قطعا به فعالیتهای هستهای اش بازخواهد گشت.
در هر صورت، ترامپ یک
مشکل را به یک بحران تبدیل کرده است. روشن است که دولت او در مقایسه با
پرونده کره شمالی، هیچ استراتژی یکپارچه و امکان پذیری در قبال ایران
ندارد. این باعث میشود تا نسخه «آتش و خشم» او برای ایران غریبتر و
خطرناکتر شود.