نسخه چاپی
صبا
ایران به نقل از پارسینه:
پایگاه خبری اقتصادی «بیزینس اینسایدر»، در مقاله ای با اشاره به صفحه اینستاگرام «بچه پولدارهای تهران» (@RichKidsofTehran) و انتشار برخی از پست های این صفحه، به یادداشت ماه اکتبر لس آنجلس تایمز می پردازد که نوشته است: «گهگاهی که یک مازراتی در خیابان های شلوغ تهران ویراژ می دهد و از اتوبوس های پرجمعیت و خودروهای بی کیفیت داخلی عبور می کند، با جریان دشنام عابران بدرقه می شود».
لس آنجلس تایمز هم از صفحه «بچه پولدارهای تهران» به عنوان نمونه ای یاد می کند که در آن برخی با کفش های صندل 1000 دلاری در عمارت های مجلل فخر فروشی می کنند، در حالی که در گوشه ای دیگر از شهر یک نفر کلیه اش را برای فروش گذاشته است تا خانواده اش را سیر کند.
امیر احمدی آریان، نویسنده و روزنامه نگار ایرانی ساکن نیویورک هم در یادداشتی برای روزنامه «نیویورک تایمز» می نویسد: «جوانان پولدار ایرانی همچون یک طبقه اشرافی تازه رفتار می کنند که از منبع ثروتشان آگاه نیستند. آنها با پورشه ها و مازراتی هایشان گستاخانه در خیابان های تهران و مقابل چشم مردم فقیر رانندگی می کنند و از ثروتشان [تصاویری] در اینستاگرام منتشر می کنند».
الکس اریکسن، نویسنده بخش سبک زندگی سای «یاهو»، تحلیل گر دیگری است که نظرش به صفحه «بچه پولدارهای تهران» جلب شده است. او می نویسد: «برای یافتن منبع اعتراضات تنها کافی است نگاهی به اینستاگرام بیانداید. اختلاف درآمدی وحشتناک میان پولدار و فقیر در حساب هایی همچون «بچه پولدارهای تهران»- که اخیرا و پس از بدنامی بین المللی، خصوصی شده است- کاملا پیداست».
روزنامه انگلیسی سان هم در مطلبی با عنوان «در جهان بچه پولدارهای تهران که سبک زندگی مجلل اینستاگرامیشان به اعتراضات ایران دامن زد»، تصاویری از این صفحه را منتشر کرده است.
البته آنچه مساله را تاسف بارتر و حساس تر می کند، این است که گردانندگان صفحات اینستگرام و توییتر «بچه پولدارهای تهران»، گاه و بیگاه خود را حامی دولت و نظام جمهوری اسلامی نشانی می دهند در حالی که تصاویر منتشر شده در این صفحات هیچ سازشی به ارزش هایی که تبلیغ می شوند، ندارند و این نکته ای است که از نظر نویسندگان یاهو و سان هم دور نمانده است.
البته آنچه رسانه های غربی در چند روز گذشته به آن پرداخته اند را مدت ها پیش تحلیل گران داخلی هشدار داده بودند.
30 دی ماه سال گذشته، حسین راغفر، استاد اقتصاد دانشگاه الزهرا، در گفتگویی با روزنامه اطلاعات گفت: «رژه اشرافیت در شهر شکل گرفته، به گونهای که تاکنون در کشور سابقه نداشته است. با این فاصله طبقاتی ایجاد شده، با نقض هنجارها، با ورود به دایره جرم و جرائم و ایجاد ناامنی در جامعه از سوی جوانانی مواجهیم که نتوانستند شغلی بیابند».
دو سال پیش و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی هم محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان، در نامه ای سرگشاده که درباره انتخابات نوشته بود، نسبت به وضعیت فقر و بیکاری هشدار داد و نوشت: «تشدید فشاری که بواسطه بر خانواده ها خواهد رفت و آنان را از تامین نیاز هشت تا ده میلیون بیکاری که سربار زندگی آنها هستند عاجز خواهد کرد، در کنار یازده میلیون حاشیه نشینی که سهمشان از این کشور جز فقر و بیکاری و آوارگی نبوده است، شرایطی را بهوجود خواهد آورد که یک جرقه، یک حادثه، یک مرگ ناگهانی، یک اعتراض پیشبینی نشده، یک انفجار، یک اعتراض، یک تحصن، یک سخن نابهجا و یک حرکت نامعقول میتواند امواجی از بحران اجتماعی نظیر اعتراضات فقرا و حاشیهنشینان و پابرهنگان را برانگیزاند».