مهدی محمود اقدم
کارکرد شبکههای اجتماعی در سطوح مختلف افکار عمومی با اقبال نسبتا مطلوبی روبهرو شده است. ورود به شبکههای اجتماعی – اعم از داخلی و وارداتی- به سه شکل صورت میگیرد که برای هریک باید راهکار و برنامهای مشخص و مدون داشت.
اولین گروه که تعداد آنان در مقایسه با گروههای دیگر بسیار بیشتر است و به اصطلاح از اکثریت بیشتری برخوردارند، گروه «خودخوانده»ها لقب میگیرند. این گروه بدون هیچگونه زمینه قبلی و صرفا به دلیل ارضای حس کنجکاوی خود به گروههای متنوع در شبکههای اجتماعی سرک میکشد، گشتوگذاری اجمالی دارد و حضوری کمتر از دیگر گروهها در این شبکهها از خود نشان میدهد. در واقع این گروه صرفا برای کسب اطلاعات بیشتر و آشنایی با محیط و البته یافتن زمینههای اشتراک احساسی و هیجانی خود به شبکههای اجتماعی رویکرد نشان میدهد.
«دعوت شدگان» گروه دومی است که در مقایسه با گروه اول تعداد مشخصتری دارد و البته بیش از گروه اول در شبکههای اجتماعی وقت میگذراند. در این گروه، هر یک از کاربران تلاش میکنند به نوعی به احساسات و نیازهای خود پاسخ دهند. به اجمال میتوان نوشت که در این گروه ، برخی در پی کسب قدرت مجازی برای سرگروهی تقلا میکنند و برخی نیز برای افزایش دامنه اطلاعات و آگاهیهای عمومی خود تلاش میکنند.
«شکارشده»ها عنوان گروه سوم در شبکههای اجتماعی در این تقسیمبندی است. این گروه اما برخلاف دو گروه دیگر، چندان تمایلی به حضور آشکار خود ندارد و هر یک از اعضای این گروه میکوشند برخلاف دو گروه دیگر، ردپایی شفاف از خود برجای نگذارند و هدف مشخص خود را در هر یک از حوزههای جامعه هدف دنبال کنند.
واقعیت این است که امواج گرایش به شبکههای اجتماعی رو به گسترش است. شبکههای اجتماعی خود را به عنوان یک پدیده سالهای اخیر معرفی و تثبیت کردهاند به گونهای که اکنون به عنوان یک مرجع – بدون توجه به صحت و سقم آن - مورد رصد و بازیابی قرار دارند. برخی از فعالان حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در این شبکهها ورود پیدا کرده اند و به زعم خود تلاش میکنند با واسطه کمتری با افراد جامعه هدف خود ارتباط برقرار کنند.
وضعیت حال حاضر پدیدهای موسوم به «شبکههای اجتماعی» از یک واقعیت تلخ پرده برمیگیرد که آنطور که باید و شاید هنوز نسبت به این پدیده کار مطالعاتی صورت نگرفته است. این پدیده نیز در متن خود «فرصت»ها و البته «تهدید»هایی را دارد.
ورود غیرتمندانه جوانان و نوجوانان متعهد ایرانی در شبکههای اجتماعی با پیامهای ارزشی و ایجاد صفبندی آنان در مواجهه با اهانت به باورهای دینی و ملی یکی از صدها مصادیقی است که میتوان به عنوان یک «فرصت» از آن نام برد و البته درباره «غفلت» ها و تهدیدات نیز میتوان نشانههایی را فهرست کرد.