شاید تصور اینکه کاری مردانه انجام میدهم، خیلی از زنان را شیر کرده باشد که مخدر را تفریح خود کرده و دامن زندگی خانوادگی را با شعلههای جان فرسای افیون آتش بزنند. خیلیها معتقدند زنها بسیار کمتر از مردها به اعتیاد روی می آورند، مخصوصا در کشور ما که حتی سیگار کشیدن زنان و دختران توجه هر عابری را به خود جلب میکند. شاید دلیلش این باشد که اعتیاد با نقش همسر و مادری مهربان و دلسوز در جامعه ایرانی چندان همخوانی ندارد.
به گزارش صبا ایران به نقل از راه مردم ، بر اساس آمار سال 2012 زنان حدود 22 درصد جرایم قاچاق و 20 درصد مصرف مرتکب شدهاند. از سویی وابستگی زنان به مواد مخدر افزایش پیدا کرده است. آمار ایران نیز نشان میدهد 62 درصد از زنان مصرف کننده متاهل هستند.41 درصد زیر 35 سال قرار دارند و 71 درصد تحصیلاتشان دیپلم و زیر دیپلم است.
وسعت و ماهیت سوءمصرف مواد و اعتیاد در زنان کشورمان کمتر شناخته شده است، به همین علت به نیازهای آنان در برنامهریزیهای مربوط به اعتیاد توجه نمیشود. نتایج مطالعه روی اعتیاد زنان گرچه به صورت دقیق صورت نگرفته، ولی میتوان جمعیت زنان معتاد به مواد اپیوئیدی را در کشور بین ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار نفر تخمین زد. همچنین میزان مصرف هروئین در معتادان زن و تعداد زنان مصرفکننده تزریقی مواد در کشور بین ۴ تا ۹ هزار نفر تخمینزده میشود. به نظر می رسد مصرف حشیش در جمعیت عمومی زنان بالغ کشور شایع نباشد، ولی در گروههایی از زنان شیوع بیشتری دارد.
مصرف حشیش و الکل در دختران دانشجو نادر به نظر نمیرسد. در کشور ما، در حال حاضر کمتر خدمات اختصاصی برای اعتیاد زنان وجود دارد و بیشتر خدمات و مراکز فقط به مردان اختصاص دارند. لیکن با توجه به اینکه مصرف مواد در زنان ناهنجارتر از مردان تلقی میشود، زنان معمولاً از مراجعه به مراکز درمانی معتادان که بیشترین مراجعهکنندگان آنها مردان هستند اکراه دارند. با توجه به اینکه مراکز درمانی مهمترین مکان دسترسی به معتادان هستند و بیشترین میزان اطلاعات مربوط به معتادان از این مراکز تامین میشود، شیوع اعتیاد در زنان کمتر از میزان واقعی تخمین زده میشود. هر چند آمار دقیقی از میزان جمعیت زنان معتاد در کشور وجود ندارد، اما بر اساس برخی پژوهشها ۶/۹ درصد از معتادان کشور را زنان تشکیل می دهند. وزارت بهداشت در آمار خود نسبت زنان معتاد به مردان معتاد را یک به ۸ میداند. برخی گزارش ها هم بر این امر تاکید دارد که در مقابل هر ۱۰۰ مرد معتاد ۷ زن معتاد در کشور وجود دارد؟ از سوی دیگر به گفته مسوولان زندانهای کشور در حال حاضر ۵۰ درصد زندانیان زن در رابطه با مواد مخدر و اعتیاد در زندان هستند که به نقل از همین مسوولان این آمار در سالهای اخیر افزایش نیز داشته است. بسیاری از زنان و دختران نیز به دلیل برچسبهایی که به زن و دختر معتاد در جامعه زده می شود کمتر تصور مراجعه به مراکز خود معرف را دارند. لذا اغلب، اعتیاد در زنان و دختران پنهان مانده و بخش قابل توجهی از جمعیت معتادان زن کشور درآمار گنجانده نمی شود. به نظر زنان معتاد بسیار آسیب پذیرتر از مردان معتاد باشند، چرا که مصرف مواد در زنان اغلب با آسیب های اجتماعی از جمله فرار از خانه، روسپیگری و خشونت توام است. از سوی دیگر وقتی یک زن گرفتار اعتیاد میشود، تنها او گرفتار پیامدهای فردی و اجتماعی سوء مصرف نشده، بلکه مصرف مواد در زنان، فرزندان و خانواده آنها را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از سویی نه تنها در فرهنگ ایرانی بلکه در اکثر فرهنگ های دنیا، به زنان معتاد عمدتاً به چشم افراد بی بند و بار و بی عفت نگریسته می شود، و اگر چنین زنی خانواده نیز داشته باشد، خانواده از این انگها و برچسبها مصون نخواهد بود.
بیشتر زنان معتاد؛ تریاک، شیشه و هروئین مصرف میکنند. دلایل استفاده از مواد برای آنها لذت، کنجکاوی و تفریح است. علاوه بر آن این کار با آسیبهای اجتماعی مانند فقر، طلاق، فرار از خانه، تن فروشی و روسپی گری رابطه دارد. مدیرکل برنامهریزی و فناوری اطلاعات ستاد مبارزه با مواد مخدر در اینباره میگوید: «از اولین تجربه مصرف مواد با تزریق تا اعتیاد، در زنان به طور متوسط دو سال و در مردان هشت سال طول میکشد، بنابراین زنان زودتر به ورطه وابستگی به مواد مخدر میافتند.» اعتیاد 65 درصد موجب همسرآزاری و 55 درصد طلاق میشود. 55 درصد از طلاقهای ثبت شده به علت اعتیاد است، از سوی دیگر 6700 زندانی زن داریم.45 درصد کل جرایم مواد مخدری را در زندانها شاهدیم یعنی از هر دو زندانی یک نفر زندانی مواد مخدری است که جرایم 43 درصد مردان و 54 درصد زنان زندانی مخدری است.
قرائی مقدم، جامعهشناس در پاسخ به این پرسش «راه مردم» مبنی بر این که علت درصد بالای زنان جوان که معتاد هستند را زنان متاهل تشکیل می دهند میگوید: «اول باید رابطه خانوادگی اینگونه زنان را بررسی شود. یعنی بیشتر در کدام شهرها و کدام محله از شهر زندگی می کنند یا در چه خانوادهای بزرگ شده اند(خانواده نقش بسیار بالایی دارد زیرا محیط نشو و نما فرد است).» او معتقد است عامل خانوادگی اصل و اساس این گون مشکلات است؛ هم از لحاظ اعتقادات، باورها واصول دینی و هم پایبندی به اصول ارزش های اجتماعی تاثیر به سزایی دارد. این جامعهشناس ادامه میدهد: «سالم بودن پدر و مادر اینکه هیچکدام معتاد بودند یا نه؟ آیا تک سرپرستی یا بد سرپرستی بوده است؟ همه اینها فاکتورهای بسیار مهمی است. آمار نشان میدهد این دختران در ابتدا با سیگار شروع کرده و بعد به سمت مواد مخدر دیگری کشیده شدهاند ( زیرا دروازه ورود به اعتیاد سیگار است).» او در ادامه اضافه میکند: «در بررسیهایی که انجام دادیم به این نتیجه رسدیم که تنها مسائل اقتصادی مانند فقر صرفا عامل اساسی نیست. با عنوان مثال پول توجیبی زیاد که در اختیار جوانان گذاشته می شود عامل تاثیر گذاری در رفتن دختران جوان به سمت اعتیاد و سیگاراست.» این جامعه شناس خاطرنشان کرد: «بنابراین صرفا فقر و مسائل اقتصادی نمی تواند عامل کافی برای رفتن جوانان به سمت اعتیاد باشد؛ عوامل دیگری کنجکاوی و بعد خودنمایی و خوشگذرانی است.» عوامل متفاوتی را در طبقه بندی افراد جامعه علت اعتیاد خواهد بود که آنها به سمت اعتیاد میکشاند. فاکتورهایی چون بیکاری و خانهداری صرف و دیدن سریالهای ماهواره ای که با ارزش های جامعه ما فاصله دارد میتواند موجب کشیده شدن جوانان به سمت اعتیاد شود.» این جامعه شناس میافزاید: «اکثر این زنان، زنانی هستند که از زندگی خود ناراضی هستند و دلشان خوش نیست و می خواهند از این طریق شادی کسب کنند. مسئله دیگر شکسته شدن ارزش است، یعنی پایبند نبودن به ارزش ها و عرف. قبلا آمار زنان معتاد و سیگاری بسیار پایین بود و حالا قبح این مسئله ریخته شده است.» او در پایان میگوید: «به اعتقاد بنده ما برای جوانان به اندازه لازم و کافی سرگرمی های مفید مهیا نکردیم که موجب شادی آنها شود و این باعث شده جوانان ما به این سمت و سو کشیده شوند.»
وقتی زنی در یک خانواده درگیر اعتیاد می شود ارکان خانواده مستعد از هم پاشی است . این است که فرزندان خانواده، به خصوص دختران آن در نتیجه همانندسازی با مادر و مشکلات عاطفی ناشی از مصرف مواد توسط مهربان ترین عضو خانواده دچار انحرافات و مسائل و پیامدهای جبران ناپذیری می شوند. متاسفانه اغلب مردم، اعتیاد را در زنان یک موضوع غیر اخلاقی در نظر می گیرند تا یک بیماری. در واقع نگرش های اجتماعی منفی موجود درباره رفتار غیراخلاقی زنان معتاد مانعی بزرگ در راه درمان اعتیاد در زنان است. چرا که زنان با درونی نمودن نگرش موجود در جامعه مبتنی بر اینکه اعتیاد در واقع نوعی تزلزل اصول اخلاقی در آنهاست از درمان خود اجتناب می نمایند یا از معرفی خود به عنوان معتاد در انظار و مجامع عمومی شرمسار می شوند. به این منظور لازم است برنامههایی را در محیطهای اجتماعی، آموزشی، خانوادگی و کار اجرا کنیم. با استناد بر سند جامع درمان و حمایتهای اجتماعی لازم است به این زنان نیز بیش از پیش توجه شود. چنانچه اعلام شده، سیاست اصلی کشور در برنامه ششم توسعه که از سوی وزیر کشور و رئیس جمهور تاکید شده، رویکرد اجتماعی مبارزه با مواد مخدر و روانگردان و صیانت اجتماعی است. در این شرایط باید برنامههای پیشگیری با اولویت خاص زنان در حوزه سلامت و امنیت وجود داشته باشد. باید دید دولت چه اندازه در کاهش این آمار منفی در سالهای آینده موثر خواهد بود؟