مسعود پاشنا: در روزهایی که مسابقات جامجهانی برگزارمی شد و ما تا دقیقه ۹۰ با آرژانتین هم مساوی کردیم با انتشار تصاویر تکل آندو مقابل پای مسی و تکلهای پولادی و پنالتی روی اشکان و اعتراض دژاگه به داور …..
چنان ذوق زده شدیم که فکر میکردیم چند تن از همین ستارهها در فصل نقل و انتقال بازیکنان از تیمهای مطرح بوندسلیگا، لالیگا و کالچو سر در آورند اما ….!
اشکان دژاگه با آن همه هیاهو به العربی قطر پیوست، رضا قوچاننژاد هم از تیم الکویت سر درآورد ضمن آن که سید جلال حسینی هم سر ازالاهلی قطر در آورد. با این که آمار بازیهای خوب مهرداد پولادی در جامجهانی مثل بمب در کشور منفجر اما هنوز بلاتکلیف است …
با این وضعیت نه تنها لژیونرهای ایرانی به تیمهای خوب اروپایی ترانسفر نشدند بلکه بازیکنان دو رگه ما نیز به تیمهای حواشی خلیجفارس پیوستند که در نوع جالب و در عین حال تاسف بار است ..
همه ستارههای اروپایی که به لیگ قطر میآیند برخلاف دژاگه در دوران اوج و در بهترین سنین خود نیستند و معمولا بیش از۳۰ سال سن دارند و در دوران بازنشستگی خود برای تامین معاش خود دست به این کار می زنند ، تازه اینها چه ربطی به کوچ دژاگه از لیگ پراعتبار انگلیس به لیگ دسته چندم قطر که اکثر مسابقاتش حتی ۱۰۰ نفر تماشاگر را هم جذب نمیکند، دارد؟
چه انتقال تلخی؛ رضا قوچاننژاد در الکویت!
بعد از بازیهای درخشان قوچاننژاد در تیم ملی فوتبال و آن گلهای خاطرهانگیز، شنیدن این خبر از تنها گلزن تیم ملی در جامجهانی ۲۰۱۴هیچ فوتبالدوستی را خوشحال نکرد
۱۳ سال پیش وقتی علی کریمی در بیست و سه سالگی، پیشنهاد چند تیم اروپایی را رد کرد تا به جای بازی در لالیگا یا بوندسلیگا سر از الاهلی امارات درآورد، فوتبالیها همینقدر ناراحت شدند. کریمی با وجود دریافت توپ طلای آسیا در آن برهه، چهار سال از بهترین سالهای فوتبالش را در امارات هدر داد.
و حالا نوبت رضا قوچاننژاد است. یکی از بهترینهای فوتبال ایران، در اوج دوران فوتبالش بیخیال بازی در اروپا میشود تا حسابهای بانکیاش را با دلارهای نفتی عربها پر کند.
اما ای کاش یکی بود که ما را قانع میکرد. آیا شینجی کاگاوای ژاپنی که همین فصل پیش ۳۰ بار برای منچستر به میدان رفت نمیتوانست این چند فصل اخیر را به جای بازی در دورتموند یا منچستر، در لیگ قطر یا کویت سپری کند و ده برابر بیشتر پول بگیرد؟ یوتو ناگاتومو، دیگر ستاره ژاپن یا دانگ وون جی کرهای چطور؟ برای آنها هم پیشنهادی از تیمهای عربی وجود ندارد که در اینترمیلان ایتالیا و بروسیا دورتموند آلمان ماندهاند؟ کرهجنوبی و ژاپن در همین جامجهانی ۲۰۱۴، حدود ۲۰ لژیونر اروپایی داشتند که در تیمهای مطرحی چون منچستریونایتد، میلان، اینتر، دورتموند، لورکوزن، شالکه، اشتوتگارت و بولتون بازی میکردند. ۹ بازیکن در ترکیب کره و ۱۱ بازیکن هم در ترکیب ژاپن. اما چرا فقط ستارههای فوتبال ما باید بعد از این جام، جاهطلبیهای خود را قربانی پیشنهادهای تیمهای عربی کنند؟
اعراب لیگ آسان و بدون مالیات دارند
به نظر میرسد ستارهها و بازیکنان مطرح فوتبال کشورمان کوتاهترین و آسانترین مسیر را برای ادامه زندگی ورزشی خود انتخاب میکنند. قرار گرفتن در موقعیتهای عالی نیاز به تحمل دشواریهایی دارد که در شرایط فعلی فوتبال بازیکنان ما تصمیم گرفتهاند راه و مسیر آسانتر را انتخاب کنند. لیگ کشورهای عربی کوتاه مدت است و زیاد پیچیده نیست. پرداختها شفاف و مالیاتها کم است یا اصلا ورزشکاران مالیاتی پرداخت نمیکنند. با این حال حضور ستارههایی چون اشکان و گوچی در تیمهای عربی برای آینده فوتبال ما خوب نیست و نوعی عقبگرد به شمار میرود. بازیکنان ستاره اروپایی در دوران بازنشستگی خود به تیمهای عربی منتقل می شوند و روزهای پایانی عمر فوتبالیشان را در این تیمها میگذرانند اما پیوستن بازیکنانی چون اشکان دژاگه و رضا قوچاننژاد در دوران اوج فوتبالی خود به تیمهای عربی اصلا خبر خوشی برای ورزش ما نیست که باید فکری اساسی برای این موضوع کرد.
البته ما باید مشکلات لیگمان را به حداقل برسانیم و هر سال حداقل ۲۰، ۳۰ بازیکن جوان و پدیده رو کنیم. در فصل گذشته چند بازیکن پدیده داشتیم؟ در فوتبال ما بازیکنان مطرح و مستعد در ۲۸ یا ۳۰ سالگی آن هم در تیمملی کشف و چهره میشوند از این فوتبال چه انتظاری باید داشت؟ باشگاههای ما در حد لیگ محلات تیمداری میکنند که باید این مشکلات اساسی را برای همیشه حل کرد.