نسخه چاپی
ارسال به دوستان
بعد از مارک ویلموتس، فدراسیون فوتبال بازه زمانی سه ماهه را از دست داد تا سرمربی جدید را برای تیم ملی فوتبال ایران معرفی کند اما هر بار به بن بست خورد؛ یک در مذاکره با برانکو، یک بار در مذاکره با علی دایی و آخرین بار در گفت و گو و توافق با امیر قلعه نویی.
به همین دلیل فدراسیون فوتبال تصمیم گرفت مسیر مذاکره را تغییر دهد. توافقات با قلعه نویی نهایی شده بود اما باشگاه سپاهان در اخرین لحظات نیز رضایت نداد تا سرمربی تیمشان در حساس‌ترین مقطع فصل از این تیم جدا شود حتی به قیمت منافع ملی. علی دایی نیز بعد از اتفاقاتی که برای او در سایپا افتاده بود و تنشی که با مدیران این باشگاه داشت، ظاهرا وزارت ورزش چندان موافق حضور او نبود؛ همانطور که شخص علی دایی در گفت و گو با ایسنا این مساله را تایید کرده که توسط حراست ردصلاحیت شده است:« وقتی صلاحیت فردی مثل من را حراست رد می‌کند و نمی‌خواهند من در تیم ملی باشم، دیگر نمی‌دانم چه بگویم. البته دلایل این رد صلاحیت را خودم می‌دانم».
علی دایی اما در بخش مهمی از صحبت های خود عقیده دارد انتخاب اسکوچیچ خارج از فرایند و مسیر فوتبالی رخ داده و کسانی بیرون از داریره فوتبال او را انتخاب کردند:« مطمئنا این انتخاب خارج از فدراسیون فوتبال انجام شده است. تا چند روز قبل قرار بود مربی ایرانی به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب شود، اما به یکباره آقای اسکوچیچ، بعد از یک روز مذاکره انتخاب می‌شوند. اگر از تمام اعضای هیات رییسه فدراسیون فوتبال بپرسید متوجه خواهید شد که نظر هیچ یک از این عزیزان، روی اسکوچیچ نبوده است. شما بروید و ببینید اسکوچیچ بعد از انتخابش به عنوان سرمربی تیم ملی، چه بازی‌ای را در لیگ، از نزدیک تماشا کرده است، بعد میفهمید چه کسانی او را به تیم ملی آوردند. آیا در تیم سایپا و پارس جنوبی، بازیکن ملی‌پوش داریم؟ باید دقت کنید ببینید این مسائل از کجا نشأت می‌گیرد».
اما سوالی که علی دایی می‌تواند به صورت شفاف یک بار برای همیشه در مورد آن پاسخ دهد؛ این است که خود او تتحت چه شرایطی به عنوان سرمربی تیم ملی ایران در سال 2009 انتخاب شد؟ مگر ایشان فراموش کرده که 2 روز قبل از معرفی سرمربی تیم ملی ایران با حضور در برنامه 90 اعلام کرد:«سرمربی تیم ملی از قبل انتخاب شده و هرکسی که لابی قوی‌تری داشته باشد سرمربی تیم ملی می شود»! دو روز بعد از این گفت و گو با فردوسی‌پور بود که نام علی دایی به عنوان سرمربی ایران برای مسابقات انتخابی جام جهانی از قرعه در آمد. فردای مصاحبه دایی قرار بود افشین قطبی به عنوان سرمربی ایران معرفی شود و حتی سرمربی پرسپولیس در شیراز با هواداران این تیم در دیدار با فجر شهید سپاسی نیز خداحافظی کرد اما همه چیز به یکباره تغییر کرد. دایی اما در پاسخ به این سوال که خودش گفته بود هرکسی لابی قوی‌تری داشته باشد سرمربی تیم ملی می‌شود گفت:« من خودم هم از این انتخاب خبر نداشتم و بنده با خدا لابی کردم»!
چنین صحبتی از سوی علی دایی آیا جز فرافکنی است؟ اگر ایشان این بار هم به عنوان سرمربی تیم ملی انتخاب می شد، فرآیند انتخاب، فوتبالی بود؟ و حالا که ایشان انتخاب نشده، فرایند غیرفوتبالی است؟
البته در این گزارش، قصد به هیچ وجه دفاع از انتخاب اسکوچیچ نیست چرا که به طور قطع، از کی روش به ویلموتس و از ویلموتس به اسکوچیچ یک سقوط آزاد در مسیر جام جهانی و موفقیت فوتبالی است و در این موضوع اصلا شکل و شبه‌ای نیست اما نقد به صحبت‌های دایی است که چرا همان زمان که خود ایشان با چنین فرایندی روی نیمکت تیم ملی ایران نشست واکنشی مشابه این نشان نداد؟
بازدید از صفحه اول
نسخه چاپی
