نسخه چاپی
صبا ایران به نقل از پارسینه:
دو تیم منچسترسیتی و لیورپول شرایط کاملا مشابهی را در طول فصل تا به اینجا سپری کرده اند و تقابل آنها میتوانست اوج حساسیت باشد، اما در این بازی هیچ خبری از آن فوتبال سراسر هجومی و لذت بخشی که انتظارش را میکشیدند نبود. هر دو تیم فقط دو ضربه درون چهارچوب یکدیگر زدند. در این روز در آنفیلد نه محمد صلاح و نه داوید سیلوا لحظاتی جادویی نیافریدند و در پایان یورگن کلوپ و پپ گواردیولا نشان دادند همانقدر که میتوانند در ساختن مثلثهای تهاجمی پیشرو باشند، از طرفی دیگر توانایی درست کردن یک خط دفاعی چهار نفره مستحکم را هم دارند.در فوتبال مدرن اصطلاح پارک کردن اتوبوس بدل به یک توهین شده، در انتقاد از تیمی که دروازهاش را بسته نگه داشته. گاهی این اصطلاح در مورد تیمهایی که وجه هجومی فوتبال که لازمه بردن جام است را فراموش کردهاند موضوعیت پیدا میکند. اما در مثال بازی دیروز خطوط دفاعی دو تیم برتر از خطوط حمله حریف بودند و فوتبال همیشه فقط حمله کردن نیست.
مورینیو دو فصل پیاپی در آنفیلد از لیورپول صفر صفر گرفت و زیر بار انتقادات زیادی رفت. اما واقعا مگر میشود در خانه لیورپول بازی کرد و حداقل نیمی از تمرکز تیم را روی مهار صلاح و فرمینو و مانه نگذاشت؟ مورینیو نفس لیورپول را در خانه خودشان گرفت و بابت این رویکرد ازش انتقاد شد. اما حالا به نظر میرسد گواردیولا با الگوبرداری از رقیب قدیمیاش به این نتیجه رسیده که رویکرد تیمش در بازیهای بزرگی از این جنس باید متفاوت باشد.
فصل پیش سیتی در دو بازی هفت گل در آنفیلد خورد. پس مسلما باید گواردیولا فکری برای تغییر این شرایط میکرد. او در بازی دیروز به جای استفاده از نیکولاس اوتامندی کند، از سرعت جان استونز و آیمریک لاپورت در قلب خط دفاعیاش بهره برد. کایل واکر و بنجامین مندی هم به عنوان دو فولبک تیم نسبت به همیشه عقبتر بازی کردند تا با نزدیک ماندن به دو مدافع مرکزیشان فضا را برای فعالیت مثلث خط حمله لیورپول تنگ کنند. برای همین بود که خود گواردیولا بعد از بازی گفت کلین شیت کردن در آنفیلد موفقیت ویژهای است.
لیورپول هم در این بازی، برعکس فصل پیش که از سرعت و قدرت هجومی الکس اوکسلید-چیمبرلین در خط میانی بهرهمند بود و از این راه به خط دفاعی سیتی نفوذ میکرد، با توجه به مصدومیت بلندمدت هافبک سابق آرسنال، جیمز میلنر و جردن هندرسون و جورجینیو واینالدوم را در مرکز زمینش داشت. هر سه این بازیکنان بسیار منظم و مفید برای تیمشان بازی میکنند، اما هیچکدام خلاقیت هجومی لازم برای تغییر چنین بازیهای بزرگی در یک لحظه را ندارند.
پشت سر این سه هافبک هم ویرجیل ون دایک مثل همیشه استوار و مستحکم بود، حتی با در نظر گرفتن پنالتیای که در دقیقه 85 روی لیروی سانه کرد و ریاض مارز آن را از دست داد. حضور ون دایک در قلب خط دفاعی لیورپول اعتماد به نفس و آرامش بسیار بیشتری هم به دژان لوورن داده. در ضمن در این بازی به جای ترنت الکساندر-آرنولد هجومیتر، جو گومز در دفاع راست به بازی گرفته شده بود و نمایشی بسیار مستحکم برابر رحیم استرلینگ داشت.
به همین دلیل به طور قاطعانه نمیتوان گفت
که دفاعی بازی کردن ضد فوتبال است و مربیها نباید از آن به عنوان تاکتیک
استفاده کنند. این به دید ما بستگی دارد که چطور بخواهیم به موضوع نگاه
کنیم. شاید تگر خودمان را جای مدافعین بگذاریم، درک میکنیم که آنها تنها
وظیفهشان را مقابل حفظ دروازه انجام میدهند.