حسنی؛ امام جمعه بذله‌گویی که همیشه مسلح بود

صبا ایران به نقل از پارسینه:

غلامرضا حسنی ملقب به «ملا حسنی» در روستای بزرگ آباد ارومیه در سال ۱۳۰۶ در یک خانواده زمین دار و متمکن، اما مذهبی دیده به جهان گشود و یکشنبه شنبه شب مصادف با ۳۱ اردیبهشت ۹۷ به دیار باقی شتافت. وی نمایندگی ولی فقیه در استان آذربایجان غربی و امام جمعه ارومیه را به همراه سابقه نمایندگی اولین دوره مجلس از همین شهر را در کارنامه خود دارد. مواضع جنجالی وی در خصوص حجاب زنان، سیاست وتقریبا اکثر مسائل جامعه همواره از سوی رسانه‌ها رصد و پیگیری می‌شد.

مواضع و سخنرانی‌های و فعالیت‌های جنجالی وی همواره مورد توجه بوده است: از مهمترین فعالیت‌های حجت الاسلام حسنی قبل از انقلاب قائل شدن به مبارزه مسلحانه و مسلح کردن مردم انقلابی شهر ارومیه و استان آذربایجان غربی در ماه‌های منتهی به پیروزی انقلاب و بعد از آن بود. دکتر جمشید حق گو اولین استاندار آذربایجان در اوایل انقلاب اسلامی عنوان می‌دارد: «یکروز در بالای منبر بطور غافلگیرانه یک کلاشنیکف از زیر عبای خود درمی‌آورد و می‌گوید مردم این یک تفنگ است نوک مگسک قلب شاه! مردم با دیدن این صحنه به هیجان در می‌آیند و از آن تاریخ مردم ارومیه به سرعت مسلح می‌شوند».

وی در خاطرات خودش اولین دیدار با امام خمینی و عشق دیوانه وار به ایشان را چنین روایت می‌کند: «علاقه من به امام به حدی بود که ما دیوانه ایشان بودیم. اما این علاقه با زمین گذاشتن اسلحه جور در نمی‌آمد. مرحوم حاج احمد آقای خمینی خدمت امام رسیدند و عنوان کرده بودند که نظر حسنی این است که مسلح خدمت شما بیاید. امام در پاسخ به حاج احمد آقا سه بار فرموده بودند: بگذارید بیاید بگذارید بیاید بگذارید بیاید. امام فرموده بودند که من ایشان را از قبل انقلاب می‌شناسم. وقتی خدمت ایشان رسیدم حضرت امام در آن جمع فرمودند: ما هم مثل حسنی باید مسلح شویم.»

 

علاقه و وفاداری به نظام نوپایی اسلامی و عشق به شخص امام به حدی می‌رسد که حجت الاسلام حسنی حاضر می‌شود محل اختفای فرزندش رشید حسنی که عضو سازمان چریکهای فدائیان خلق را به کمیته ای‌ها لو دهد تا اعدام شود. در خصوص این پرسش که آیا از اعدام فرزندنتان پشیمان نیستید گفته بود: «خیر! این کلام امام علی (ع) است که می‌فرماید ما در زمان حضرت رسول اکرم (ص) به گونه‌ای پرورش یافتیم که اگر خانواده مان یا اقواممان احیانا در مقابل اسلام و انقلاب پیامبر (ص) قرار می‌گرفتند آن‌ها را رد می‌کردیم. اسلام و ادای تکلیف برای ما مهم است.» در کتاب خاطرات خودش نیز با اشاره به این مسئله که «وقتی خبر اعدام رشید را شنیدم، چون به وظیفه خود عمل کرده بودم هیچ ناراحت نشدم. من در مورد انقلاب به هیچ شخصی ولو پسرم باشد، شوخی ندارم و با هیچ احدی در این مورد عقد اخوتی هم نبسته‌ام. هنوز هم اگر یکی از فرزندانم برای ضد انقلاب و بر علیه رهبری، خدای ناکرده، فعالیت کند، همان کاری را خواهم کرد که با رشید کردم.»

 

 

در کتاب خاطرات حجت الاسلام والمسلمین شیخ غلامرضا حسنی آمده است که در اواخر شهریورماه سال ۵۹ همزمان با دورانی که وی نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی بود هواپیماهای صدام برای اولین بار به فضای شهر تهران تجاوز کردند و در آسمان این شهر و نزدیکی‌های مجلس ویراژ دادند، در این هنگام حجت الاسلام والمسلمین شیخ غلامرضا حسنی بدون اینکه با مسئولین ساختمان هماهنگ کند خود را به پشت‌بام مجلس رسانده و با مسلسلی که در آنجا مستقر بود به دفاع از حریم شهر تهران نیز می‌پردازد.

البته او ۳۰ سال پس از اعدام رشید، گفت از اعدام فرزندش همچنان رنج می برد. آقای حسنی در سال ۹۱ به خبرگزاری رسا گفته که اعدام فرزندش برای او «فوق‌العاده سخت» بوده و اعتقاد دارد اگر برای تربیت رشید بیشتر وقت می گذاشت، وی به چنین سرنوشتی دچار نمی شد: «الان هم رنج می‌برم. پسر من دیروز با شاه می‌جنگید و امروز در فهرست اعدامی‌ها باشد. برایم فوق‌العاده سخت است.»

امام جمعه ارومیه در کتاب خاطراتش نوشته که حکم فرزندش در نهایت «حبس ابد بود» و «متاسفانه قاضی پرونده همینطور فله‌ای حکم صادر کرده بود».

ایشان یکی از حامیان ساخت میان گذر شهید کلانتری بود که فاصله آذربایجان غربی و شرقی و در اصل استان‌های مرکزی ایران بویژه تهران را ۱۰۰‌ها کیلومتر برای مردم آذربایجان غربی، اما به قیمت مرگ تدریجی دریاچه ارومیه کاهش داد، اما باعث شد اکو سیستم گردش طبیعی آب در این دریاچه را بهم بریزد و روند خشک شدن آنرا تسریع بخشد. حق گو در بیان خاطرات ابتدای انقلاب می‌گوید از آقای ملاحسنی خواستیم از این طرح حمایت کند. در راستای حمایت از این طرح میان گذر که میان کوه زنبیل و کوه شاهی را در دوطرف دریاچه به هم وصل می‌کرد نماز جمعه‌ای را ایشان در نزدیکی کوه زنبیل برگزار کرد و از مردم خواست هر کدام قطعه سنگی را در آب بریزند که روند ساخت عملا کلید بخورد.

 

ملا حسنی درمصاحبه با هفته نامه آدینه اظهار داشت فاصله دولت اصلاحات با دولت دکتر احمدی نژاد از زمین تا آسمان است. به شدت به دولت اصلاحات حمله کرد و از موضع مبارزه با معترضان سال ۸۸ درآمد. او در خصوص دولت اصلاحات معتقد بود: «دولت آقای خاتمی دولت اصلاحات نبود دولت افسادات بود. در آن دوره در رسانه‌ها و روزنامه‌ها توهین به امام و انقلاب و زیر سوال بردن مقدسات باب شده بود و لازم بود که با این افسادات مبارزه شود.» اما در ادامه با ستودن دولت احمدی نژاد گفت: «خدماتی که آقای احمدی نژاد مخصوصا در سفر‌های استانی به شهر‌های مختلف و روستا‌ها انجام داده است در تاریخ انقلاب کم نظیر است. احمدی نژاد در هفت سال گذشته شب و روز برای عمران و آبادانی کشور تلاش کرده است». حمایت او از دولت احمدی نژاد سبب شد نشان درجه یک شجاعت را از رئیس دولت نهم بگیرد و همین امر باعث گردد آرام آرام از مرکز توجه رسانه‌ها خارج شد.

 

نادر قاضی پور نماینده مردم ارومیه در مجلس شورای اسلامی هم در خصوص حجت الاسلام حسنی می‌گوید: «آقای حسنی همیشه اسلحه حمل می‌کرد تا به مردم پیغام آمادگی و هوشیاری بدهد. یک بار که در تهران آقای حسنی مورد سوءقصد قرار گرفت، با اسلحه‌ای که با خود داشت، فرد مهاجم را زد و جان سالم به در برد. اسلحه آقای حسنی یعنی مردم، همیشه هوشیار و بیدار باشید.»

حسنی از هواداران استقلال نهاد روحانیت بود و در این زمینه گفته بود: «روحانیت نباید به درآمد دولتی متکی باشد چرا که نمی‌تواند آزادانه سخن خویش را بگوید.»